چگونه محتوای اثرگذار بنویسیم؟

0 ۱۶

شاید برای اکثر ما در بیشتر مواقع پیش‌آمده باشد که به‌عنوان محتوا گر نوشته‌ایم، اما محتوا و یا نوشته‌مان آن گیرایی و یا جذابیت را برای مخاطبان و حتی گاها پس از گذشت مدتی برای خودمان هم نداشته است. خواندنشان مثل این است که مشغول خوردن غذای از دهن افتاده و سرد و ماسیده‌ای، هستی!

چرا به این مسئله می‌پردازیم؟

نوشتن به‌عنوان یکی از ابزارهای مهم توسعه و رشد فردی، بسیار کمک می‌کند تا علاوه بر اینکه محتوای درونی خودمان را غنی‌سازی کنیم، باعث پیشرفت و افزایش کسب‌وکار و اثرگذاری ما به‌صورت گسترده‌تری می‌شود.

اما لازمه‌اش این است تا نوشته و یا محتوای ما از عمق و پختگی برخوردار باشد. ذات نوشتن کمک به رشد فردی و خودآگاهی است؛ اما اگر به دنبال توسعه و اثرگذاری خود و حرفه‌ی مان هستیم، باید قبل از این‌ها به دنبال عمق بخشیدن به آنچه که می‌نویسیم باشیم.

این مقاله راهنمای چه کسانی است؟

ما در اینجا تصمیم داریم به یکدیگر کمک کنیم تا ابزارها و مهارت هایی را به کار ببندیم که قابلیت اثربخشی را برای اثرگذاری بر مخاطبانمان به نوشته‌هایمان اضافه کنیم؛ بنابراین:

اگر تصمیم دارید مخاطبتان بعد از یک بار دیدن و خواندن محتوای شما بازهم سراغ نوشته‌تان را بگیرد.

اگر به دنبال اثرگذاری و اثربخشی نوشته‌هایتان هستید.

اگر تصمیم دارید با نوشتن نوشته‌هایی عمیق به عمق وجودتان برسید و خودتان را، جهان را، کشف کنید.

و…

پس همراه باشید.

مادرم همیشه یکی از دغدغه‌هایش اینم بوده و هست که غذایی که با عشق برای ما تهیه می‌کند، خوب جاافتاده و یا مغزپخت باشد. دلیلش را هم همیشه این‌طور می‌گفت: آشپزی هنر است و دوست دارد هنرش در عمق جانمان بنشیند و لذت چشیدن آن را در چشمانمان ببیند.

می‌گفت: هر بار که ما از او می‌خواهیم که همان غذای لذیذ را با دست‌پخت بی‌نظیرش برای ما بپزد، شور و شوقش برای پخت‌وپز بیشتر می‌شود؛ و درعین‌حال بیشتر احساس مسئولیت می‌کند که مراقب کیفیت آشپزی‌اش باشد.

می‌گفت برای یک مادر یا زنِ خانه هیچ حسی قشنگ‌تر از این نیست که اعضای خانه و یا حتی دوستان و آشنایان بعد از یک‌بار خوردن غذایش، متقاضی دست‌پخت او باشند.

البته که زنان مثل مادر من کم نیستند و فکر نمی‌کنم زن یا مادری پیدا شود که به دنبال دست یافتن چنین حسی نباشد. کدام هنرمند است که نخواهد آثارش دیده شوند و مخاطبانش از تماشا و چشیدن آثارش لذت نبرند؟ بعید است که کسی لذت نبرد که نوشته و محتوایش درست مثل یک قورمه‌سبزی جاافتاده و روغن انداخته باشد که اتفاقاً هر چه می‌گذرد نه تنها نمی‌ماسد بلکه جاافتاده‌تر و لذیذتر هم می‌شود.

این نه فقط در مورد زنان و مادران، بلکه کسب‌وکارها و تولیدکنندگان و دیگر خالقان اثر هنری هم صادق است.

هرکدام از ما نیز به‌عنوان خالقان و تولیدکنندگان محتوا برای ادامه دادن و برقرار ماندن در مسیر تولید محتوا ضرورت اثرپذیری مخاطبمان را درک کرده و می‌کنیم؛ که البته اثرپذیری مخاطب زمانی به دست می‌آید که محتوایی اثربخش تولید کرده باشیم.

قبل از آن بیایید به این سؤال پاسخ بدهیم که

چرا باید بنویسیم؟

” نوشتن، هم نشانی از قدرت دارد، هم نشانی از تسلیم، هم از اشتیاق و هم از کشف، کوششی است در روح هر انسانی که او را همچنان به جلو هُل می‌دهد حتی اگر لگد بزنید و جیغ بکشید.”-الرن هرینگ-

می‌نویسیم تا زندگی کنیم

 نوشتن، زندگی کردن است. در مسیر زندگی کشف و تجربه می‌کنیم. خودمان را پیدا می‌کنیم. جهان را می‌شناسیم. ذره ذره رشد می‌کنیم. لحظه‌ها را خلق می‌کنیم. با افکار و رفتارمان، محتوای زندگی‌مان را می‌سازیم و … تمام این ویژگی‌ها در نوشتن هم پیداست. کافی است نوشتن را تجربه کرده باشیم تا به عمق معنای آن پی ببریم؛ بنابراین ما می‌نویسیم تا زندگی کنیم.

می‌نویسیم چون زندگی چیزی جز داستان نیست

دقت کرده‌اید که هرکسی که می‌خواهد درباره‌ی زندگی‌اش صحبت کند، در ابتدای صحبت‌هایش می‌گوید: می‌خواهم داستان زندگی‌ام را و یا داستان این بخش از زندگی‌ام ا بگویم؟

زندگی مجموعه داستانی ست از داستان‌های بلند و کوتاه. ما داستان نویسان این مجموعه‌ی بزرگ هستیم. این هرکدام از ما هستیم که انتخاب می‌کنیم که چگونه داستان‌هایی بنویسیم که جهان را زیبا بسازیم؟

این ماهستیم که انتخاب می‌کنیم که چگونه داستانی را بنویسیم و طراحی کنیم تا وقتی دیگران داستانمان را می‌خوانند بهترین اثر را روی آن ها بگذارد.

ما به‌عنوان داستان نویسان زندگی، هر بخش از زندگی‌مان را طراحی می‌کنیم.

می‌نویسیم تا افکارمان در جهت درست قرار بگیرند

آنچه را که می‌نویسیم تصویری از افکار ما هستند. وقتی به کمک نوشتن شکل حقیقی افکارمان را می‌بینیم بهتر و دقیق‌تر می‌توانیم آن‌ها را بررسی کنیم. در این صورت بهتر می‌توانیم متوجه افکار مزاحم و سمی باشیم و با خیالی آسوده آن‌ها را از ذهنمان بیرون کنیم.

همین‌طور با نوشتن است که افکار سازنده را جایگزین افکار سمی می‌کنیم. با نوشتن است که ارزش‌های انسانی را درونی می‌کنیم.

با نوشتن خلوت‌هایی رفیقانه با خودمان ایجاد می‌کنیم

با خودمان با زبان واژه‌ها صحبت می‌کنیم و این شگفت‌انگیزترین هم‌صحبتی‌هاست. درواقع در نوشتن واژه‌ها سرپناهی برای ما می‌سازند که زیر سایه‌شان به خودمان برمی‌گردیم و پناه می‌گیریم.

روزانه نوشتن فراموش نکنید!

هرروز زیر سایه‌بان واژه‌ها بنشینید و سری به درون خودتان بزنید و بنویسید. رشد خودتان را متوقف نکنید. حتی در حد چند جمله‌ی کوتاه هم نوشتن اثر خودش را می‌گذارد و شمارا به خودتان نزدیک نگه می‌دارد.

می‌نویسیم تا مثل یک هنرمند، زندگی‌مان را هنرمندانه طراحی کنیم

چطور؟

وقتی می‌نویسیم ناخودآگاه جنس نگاهمان، گوش کردنمان، حس کردنمان طور دیگری می‌شود. دیگر سطحی و گذرا از کنار خودمان و هر چیز دیگر عبور نمی‌کنیم. چون جنس افکارمان هنر خواهد بود.

از طرفی هم زندگی‌مان با افکارمان طراحی می‌شود. آیا زندگی‌ای که با افکار هنرمندانه طراحی‌شده باشد، هنرمندانه نخواهد بود؟

می‌نویسیم تا به ریشه گره‌ها و دردهایمان برسیم

وقتی آزادانه و بدون هیچ خودسانسوری و زنجیر فکری مشغول نوشتن می‌شویم، مثل این است که لایه‌لایه خودمان را می‌شکافیم تا درنهایت به سرچشمه و نقطه‌ای که آن درد و رنج را به بار آورده برسیم و چاره‌ای کنیم.

که اتفاقاً چاره کار هم لابه‌لای نوشته‌هایمان می‌توانیم پیدا کنیم. به‌شرط آنکه عمیق و دقیق نگاه کنیم.

ما می‌نویسیم تا در حوزه‌ی حرفه‌ی مان، مخاطب را قانع کنیم تا استدلال ما درباره‌ی محصول یا خدماتمان را بپذیرد

ما می‌نویسیم تا آنچه را یاد گرفته‌ایم به دیگران انتقال دهیم

ما می‌نویسیم تا یاد بگیریم. با نوشتن است که می‌توانیم آنچه را که می‌بینیم و می‌خوانیم و یاد می‌گیریم، درونی کنیم.

جعفر مدرس صادقی در کتاب ” توپ شبانه” نوشته است:

« اگه شروع کنی به نوشتن، یاد می‌گیری

تو مجبوری یاد بگیری

از وقتی شروع می‌کنی به نوشتن، یاد می‌گیری.»

و یا حتی خیلی اوقات می‌نویسیم چون صرفاً لذت می‌بریم. بسیاری از ما می‌نویسیم تا لذت شعر گفتن و داستان نوشتن را تجربه کنیم. باشخصیت پردازی‌هایمان، رؤیاهایمان را به تصویر می‌کشیم.

درمجموع، ما همه می‌نویسیم تا با فراهم کردن خلوتی دوستانه و سازنده با خودمان و به گره‌های درد و رنج و گره‌های فکری و ذهنی خودمان برسیم. در این صورت می‌توانیم به کمک نوشتن نقشه راه زندگی هدفمندی را طراحی کنیم. با این حساب نوشتن یک فرصت و مهارت بی‌نظیر است برای رشد کردن و پیش رفتن در مسیر درست زندگی؛ و همین‌طور برای جذب مخاطب و بازاریابی محتوایی در کسب‌وکارها، ابزار بسیار قدرتمندی است.

ذهنی که با نوشتن پرورش داده شود و ساختار منظم و منسجمی پیدا کند، فضای بسیار ارزشمندی خواهد بود برای ایجاد یک نظام فکری درست و سازنده که برای اثربخشی و اثرگذاری زندگی‌مان، مؤثر است.

چنین ذهنی می‌تواند نقشه راهی را برای ما روشن کند تا رد عبوری اثرگذار و اثربخش از خودمان به‌جا بگذاریم.

حالا با توجه به همه‌ی این دلایلی که برای چرایی نوشتن گفتیم، ازآنجایی‌که به دنبال پرمایه نوشتن هستیم بیایید تا بررسی کنیم که چگونه می‌توانیم به محتوا و نوشته‌هایمان عمق ببخشیم.

راهنمای پرمایه نوشتن و نوشتن اثربخش

راهنمای پرمایه نوشتن برای آن‌هایی که می‌خواهند اثرگذار بنویسند

از خودتان شروع کنید، با خودآگاهی به نوشته‌تان اعتبار دهید

نوشتن در ظاهر شاید شروعش این‌طور باشد که خودکاری را در دستمان می‌گیریم و صفحه‌ای سفید جلوی رویمان کی گذاریم و شروع می‌کنیم به حرکت کردن در مسیر نوشتن نوشته یا محتوایمان.

اما قبل از این‌که وارد این گذر از نوشتن شویم باید سفری به درون خودمان کرده باشیم و از خود عبور کرده باشیم.

در دل عبور و گذر از خود تجربه‌هایی را درک می‌کنیم که کمک می‌کند تا بهتر از همیشه خودمان را کشف کنیم. تا بسیاری از حقیقت های زندگی را کشف کنیم.

که این تجربیات و حقایق کشف‌شده‌ی زندگی باعث پختگی محتوا و نوشته‌های ما می‌شود.

البته که شرط لازم قرار گرفتن در این نقطه این است که با عینک واقع‌بینانه به خودمان نگاه کنیم و به خودمان اجازه ندهیم که قضاوتی درباره خودمان و یا دیگران انجام دهیم. اگر با این نوع تفکر به خودمان نگاه کنیم می‌توانیم نقاط ضعف و قوت خودمان را تشخیص دهیم. کشف نقاط ضعف و توانمندی‌هایمان پایه‌ی اصلی رشد فردی است که با نوشتن محقق می‌شود.

با معتبر نوشتن، به زندگی‌تان عمق و اعتبار ببخشید.

نوشتن را عادت روزانه‌ی خود کنید

راهکارهایی برای ایجاد عادت نوشتن را اینجا باهم بخوانیم:

هرروز بنویسید

 حتی اگر شده فقط پنج‌خط بنویسید؛ اما با ننوشتن خود را از خودتان، از نوشتن دور نکنید. با روزانه نویسی قلمتان را گرم نگه‌دارید تا عضلات نوشتن و فکر کردنتان از کار نیفتد.

قطعه‌قطعه بنویسید

 از طرفی هم با قرار گرفتن در میان خرواری از مطالب و اطلاعات آن‌قدر ذهنتان را شلوغ نکنید که ندانید از کجا شروع کنید و درباره‌ی چه چیزی و چطور بنویسید؟ قدم‌به‌قدم بنویسید. موضوع را زیر ساتور خردکنید تا نوشته‌تان قوام بیاورد.

” سی سال پیش برادر بزرگ‌ترم که آن‌وقت‌ها ده سالش بود، می‌خواست مطلبی درباره‌ی پرنده‌ها بنویسد و برای این کار سه ماه وقت داشت. سه ماه، تمام‌شده و حالا دیگر موعد تحویل کار فرارسیده بود. ما برای گذراندن تعطیلات در کلبه‌ی خانوادگی‌مان در بولیناس بودیم و برادرم پشت میز آشپزخانه نشسته بود. دورتادورش پر بود از کاغذ کلاسور، مدادها و کتاب‌هایی درباره‌ی پرندگان که لایشان هم باز نشده بود. در چنین وضعی درحالی‌که زمان می‌گذشت و او کاری از پیش نبرده بود، می‌دیدی که خشکش زده و هرلحظه ممکن است اشکش سرازیر شود. بعد پدرم آمد و کنارش نشست. دستش را دور شانه‌ی برادرم انداخت و گفت: « رفیق، پرنده به پرنده، دانه به دانه، یک‌به‌یک. هر بار فقط درباره‌ی یک پرنده بنویس و تمام.»

این داستان را خانم لاموت در کتاب ” پرنده به پرنده ” نوشته است؛ که درواقع داستان خیلی از ما است. زمانی که میان انبوهی از مطالب و منابع نشسته‌ایم و نمی‌دانیم مسیر نوشتن را چگونه شروع کنیم.

قطعه‌قطعه کردن نوشتن یکی از راه‌هایی است که با به کاربردن آن می‌توانیم عادت نوشتن را در زندگی خود ایجاد کنیم.

مسیر نوشتن خودتان را مشخص کنید

نقشه‌ی راهی برای خود بکشید و بسازید که به شما بگوید که از کجا می‌خواهید شروع کنید و چه مسیری را قرار است طی کنید و به کجا می‌خواهید برسید. در این صورت دچار بلاتکلیفی و سرگردانی در نوشتن نمی‌شوید.

این کار کمک می‌کند تا با تمرکز بیشتر نوشته‌هایتان را مهندسی کنید و عمیق‌تر بنویسید. چون می‌دانید که چه می‌خواهید بنویسید.

 والا با یک‌مشت واژه‌ی سرگردان در ذهنتان روبه‌رو خواهید بود که بی‌هدف از ذهن بیرون ریخته‌اند؛ که باعث خواهد شد محتوا و نوشته‌ی شمارا برای مخاطب پیچیده و گنگ کند. چراکه مخاطب متوجه نمی‌شود که چه می‌گویید.

البته بسیار ممکن است که حتی خودتان هم متوجه نشوید که چه نوشته و چه می‌گویید!

تدوین نقشه راه برای هر کاری باعث روشن شدن مسیری که پیش رودارید می‌شود. در نوشتن که با دنیایی از واژه‌ها و معنی‌ها سروکار دارید این کار ضرورت بیشتری دارد.

واضح و شفاف فکر کنید تا واضح بنویسید

چطور می‌توان شفاف کرد؟

منظور از شفافیت افکار چیست؟

بهترین راه برای رسیدن به نقطه که بتوانیم این مهارت را داشته باشیم که اندیشه‌ای واضح داشته باشیم، این است که به افکار خودمان فکر کنیم. به این معنی که افکاری که در ذهن ما شکل می‌گیرند و گاها در همان ذهن هم باقی می‌مانند را، نه تنها به حالِ خودشان رها نکنیم. بلکه با تأمل و فکر کردن به آن‌ها، لایه‌لایه آن‌ها را بشکافیم تا به عمق و ریشه‌شان برسیم.

این کار به‌وضوح و شفاف شدن افکارمان کمک می‌کند؛ که درنهایت باعث می‌شود تا واژه‌هایی که به‌واسطه‌ی حضور این افکار روشن از ذهن بیرون می‌آیند به‌وضوح به هم زنجیر شوند و نوشته و محتوایی گیرا و پرمایه را خلق کنند.

علاوه بر این شفاف اندیشیدن، در رسم نقشه‌ی راه نوشتن نیز بسیار مؤثر خواهد بود؛ و به شما کمک می‌کند که دقیق بدانید که چه می‌خواهید بنویسید و چگونه باید بنویسید.

با خواندن خوراک نوشته تان را تامین کنید

حتماً بارها پیش‌آمده و تجربه کرده‌اید که حس کنید هرچه می‌نویسید انگار که نوشته‌هایتان قدرت و جان ندارند! چون در بسیاری از مواقع اصرار داریم که از همان اندوخته‌های قبلی ذهنی‌مان استفاده کنیم. به‌اصطلاح شیره‌ی جان ذهنی‌مان را می‌کشیم تا برای این‌که بنویسیم چیزی از آن، بیرون بکشیم.

برای فعال ماندن موتور تولید محتوا و خلق نوشته به سوخت مناسب نیاز داریم؛ و این سوخت، جز با عمیق خواندن، فراهم نمی‌شود.

بنابراین با عمیق و دقیق خواندن، با خواندن منبع‌های درست، خوراک فکری ذهنمان را برای خلق و تولید نوشته و محتوای سازنده و اثرگذار، تأمین خواهیم کرد.

مخاطبتان را بشناسید

قرار نیست برای هریک از نوشته‌ها و محتواهایی که تولید کرده‌ایم، چون خودمان قربان صدقه‌اش می‌رویم و سروکله می‌شکنیم لزوماً دیگران هم‌چنین رفتاری داشته باشند.

اگر چنین طرز تفکری داریم در توهمی گیر افتاده‌ایم. هرجایی که دیدید حس و حالتان در برابر یکی از نوشته‌هایتان بی‌نظیر است و اما برای مخاطبانتان جذاب نبوده، بدانید که نیاز مخاطب را نشناخته‌اید و نوشته‌اید.

شناخت مخاطب و نیازها و دغدغه‌هایش کمک می‌کند تا بدانیم برای چه می‌نویسیم. نه تنها در نوشتن که در انجام هر کاری پی بردن به چرایی کار به هدفمند شدن آن کار می‌انجامد. نوشتن و تولیداتی که باهدف مشخص شکل می‌گیرد، اثربخش و اثرگذار خواهد بود.

شناخت مخاطب در روشن شدن مسیر نوشتن و تدوین نقشه‌ی راه نوشتن، خصوصاً بازاریابی محتوایی، بسیار ضرورت دارد. این ضرورت را هرگز فراموش نکنید!

 پیاده‌روی و طبیعت را به‌عنوان منبعی برای عمیق نوشتن در نظر بگیرید

پیاده روی خصوصا در طبیعت نگاه تازه ای برای نوشتن به ما می دهد. باعث افزایش تمرکز ما برای نوشتنی عمیق می شود.

این مطالب را بخوانید و بیشتر از قبل با ایده پیاده روی آشنا شوید:

صبوری را فراموش نکنید ضرورت دارد

همان‌طور که گفتیم: نوشتن یک هنر است. نوشتن زندگی کردن است. زندگی کردن هنر است؛ و هنر قطعاً محصولِ صبوری کردن است.

منظور از صبوری کردن در نوشتن چیست؟

این‌که هنوز شروع به نوشتن نکرده، چشم‌انتظار و در فکر انتشار و چاپ آن نباشیم.

آزاد نویسی و منظم نوشتن و بی‌پروا و بدون ترس نوشتن، صبر کردن می‌خواهد. هرگز دیده‌اید به‌محض این‌که مواد پخت غذایی را باهم ترکیب کنیم و بلافاصله غذا را بچشیم؟

فست فودی نوشتن و محتوا تولید کردن، اثربخشی محتوا را از بین می‌برد.

و درنهایت طبق نوشته‌ی نادر ابراهیمی در “کتاب لوازم نویسندگی ” که به زیبایی صبوری کردن در نوشتن را بیان کرده، در مورد کسی که قصدِ صبوری کردن دارد نوشته:

” چنین کسی صبورانه می‌خواند، صبورانه نگاه می‌کند، صبورانه یاد می‌گیرد، می‌اندیشد، ساختمان و روابط و فضا و شخصیت‌های داستان‌های خود را می‌سازد و نیز صبورانه نقد بررسی آثار خود را می‌پذیرد. “

و باز نادر ابراهیمی در همان کتاب، به نقل از ” پائوستوفسکی”- منتقد روس- نوشته است:

” هنر، محصول صبوریِ بی‌حساب است در راستایِ خلاقیت.

هنر چیزی جز استقامت در خطی معین، باهدف معین، با آرمان معین، با امید به تعالی بخشیدن به مدد زیبایی نیست.”

تمرکزتان را حفظ کنید

با نوشتن تمرکزتان را حفظ کنید. فضای ذهنی مناسبی، با نوشتن برای عمیق نوشتن ایجاد می‌شود. ریزبه‌ریز آنچه که در ذهنتان می‌گذرد و یا جزءبه‌جزء افکارتان را بنویسید تا با حذف اضافات فکری و ذهنی، شرایط برای تمرکز کردن بر هدف یا اهداف اصلی نوشتن و تولیداتتان فراهم شود.

نظم فکری ایجاد کنید

مادر ترزا می‌گوید: “اگر صد کودک گرسنه باشند و فقط یکی را می‌توانی سیر کنی یکی را سیر کن. نگران نودونه کودکی که نمی‌توانی سیر کنی نباش. اگر نگران آن‌ها هم باشی هیچ کاری نمی‌توانی بکنی. این کار راهم همین امروز بکن و الا فردا همین کودک هم می‌میرد.

ممکن است در خلوت خود بنشینیم و فکر کنیم و با خود بگوییم که:«اوه خدای من ! من این حجم از کارها را می‌توانم انجام دهم. از توانمندی خود شگفت‌زده و متعجب خواهید شد؛ اما متعجب و خرامان نباشید. شما همان یک کار خیلی مهم را انجام دهید؛ و طبق گفته‌ی مادر ترزا همان یک کاری را که باید، انجام دهید. نه تمام آن‌ همه کاری که به‌احتمال زیاد همه‌اش هم لازم نیست، انجام دهید.

از طرفی دیگر در جهان شتاب‌زده‌ی امروزی که شتاب زندگی را افزایش داده، تلاش کنید تا توجه و تمرکزتان را از مسائل غیرضروری زندگی بردارید. با این کار به ذهن خود کمک می‌کنید تا از آسیب‌ها و حملات بمباران‌های اطلاعاتی در امان بماند.

ایجاد نظم فکری چگونه امکان‌پذیر است؟

این کار با نوشتن ممکن است. نوشتن سپر دفاعی در برابر این حملات ایجاد می‌کند. چراکه کمک می‌کند تا اطلاعات نادرست و یا بلااستفاده و غیرضروری را از اطلاعات لازم و درست و کاربردی فیلتر و تفکیک کنیم.

سؤالات سنجیده و عمیق بپرسید

“پرسیدن مقدمه‌ی دریافت است. انسان عاقل با قاشق چای‌خوری به سراغ اقیانوس نمی‌رود. حداقل یک سطل بردارید تا دست‌کم بچه‌ها به شما نخندند.”-جیم رون-

از طریق سؤال کردن و در جستجوی پاسخی برای سؤالات بودن، فضای دریافت را برای ذهن می‌سازیم. ما برای بودن در زندگی، برای بودن در نوشتن و خلق کردن محتوا، به محتوای غنی درون خودمان نیاز داریم.

گام اول غنی‌سازی محتوای درونی، پرسیدن است. می‌پرسیم و حرکت می‌کنیم و از حالت توقف خارج می‌شویم و برای کشف جوابی برای سؤالمان دست به عمل می‌زنیم. نوشتن، همان عمل سازنده‌ای است برای کشف کردن در زندگی.

نمی‌توان صرفاً با اطلاعات و داده‌هایی که درگذشته دریافت کرده‌ایم که در بسیاری از موارد تاریخ‌مصرفشان هم گذشته و یا اینکه با ذهنی خالی از هرگونه آموخته‌ی جدیدی، انتظار دستیابی به غنای محتوای درونی داشت.

سؤال کردن است که به ما کمک می‌کند تا متوجه شویم چقدر از فضای ذهن ما خالی شده و نیاز به دریافتی‌های تازه و کارآمد دارد.

سؤال کردن است که به ما کمک می‌کند به چرایی و چگونگی نوشتن و رسم نقشه‌ی راه نوشتن بپردازیم.

سؤالات درست و عمیق پرسیدن، به نوشته و محتوایی که تولید می‌کنیم، عمق می‌بخشد. نوشته و محتوایی که برآمده از سؤالات سازنده ذهنی باز و خلاق باشد، نمی‌تواند از نیرویِ اثربخشی برخوردار نباشد. درنتیجه با ایجاد نظم فکری و ذهنی و صبوری کردن می‌توان نقشه‌ی راه نوشتن عمیق را به کمک مخاطب شناسی و پرسیدن و خواندن و خودِ نوشتن تهیه کرد؛ که برای رشد وزندگی کردن رسم در اختیار داشت تا به‌عنوان راهنمای ما در جعبه‌ابزار خود، مسیر زندگی را آگاهانه ادامه دهیم.

اگر شما هم دررسیدن به عمیق و پرمایه نوشتن به تجربه‌ای رسیده‌اید، تجربه ارزشمندتان را در قسمت دیدگاه برای ما و دوستانتان بنویسید تا در مسیر زندگی باهم رشد کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.